برخی از اساتید عرفان حوزه علمیه قم در مراسم تشییع جنازه استاد مهندسی نقل کردند که وقتی چند سال قبل در سفر تبلیغی استاد به کردستان، کتف استاد به خاطر تصادف شکست. ما به عیادت ایشان رفتیم. آنجا استاد مهندسی فرموده‌ بودند مدتی بود که برایم بلا نازل نشده بود و نگران شده بودم.


به گزارش مشرق، آیت‌الله محمد مهدی مهندسی(ره) از اساتید برجسته اخلاق، حکمت و عرفان حوزه علمیه قم و عضو هیات مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی در سال 1332 در آباده به دنیا آمد. وی پس از ورود به حوزه علمیه قم از محضر اساتیدی همچون حضرات آیات انصاری شیرازی، حسن زاده آملی و میرزا جواد تبریزی استفاده کرد و با حضرت آیت الله انصاری شیرازی بسیار مانوس بود. 

این استاد برجسته حوزه و دانشگاه با اینکه از اساتید سطح عالی حوزه بود به دورترین نقاط کشور برای تبلیغ می‌رفت و از مبلغان نمونه حوزه علمیه قم بود. وی بر اثر عارضه قلبی چند روز در بیمارستان‌ بستری شد و بعد از ظهر 27 تیرماه 1390 دعوت حق را لبیک گفت و در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دفن شد.

به مناسبت سالگرد درگذشت این استاد برجسته اخلاق و عرفان، میزگردی با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین محسن غرویان از اساتید فلسفه و خارج فقه حوزه علمیه قم، و شاگردان استاد مهندسی یعنی ذبیح الله رضانیا از اساتید علوم عقلی و عرفانی حوزه علمیه قم، غلامرضا حاجبی از مدرسان حوزه و دانشگاه، و مرتضی خانساری از فضلای حوزه علمیه قم در خبرگزاری فارس تشکیل شد که از نظر می‌گذرد.

  * ویژگی‌ها و خصوصیات علمی استاد مهندسی چگونه بود؟

- غرویان: از ویژگی‌های استاد مهندسی، حافظه خوب، بیان سلیس و روان، و تسلط بر مباحث علمی بود. بالاخره هر شاگرد می‌فهمد وقتی یک استاد، درس را می‌گوید مسلط بر بحث هست یا نه فقط لفاظی می‌کند. ایشان بر مباحث علمی تسلط داشت که زبان‌زد است.

از حافظه ایشان گفتم. این را هم بگویم که شنیدم ایشان گاهی عین عبارت‌های اساتید خود را که ده، پانزده سال قبل فرموده بودند، از حفظ نقل می‌کردند و می‌فرمودند عین عبارت فلانی این بود.

- رضانیا: ایشان از اول ذهن قوی ریاضی داشتند و همان سال ششم ابتدایی در امتحانات نهایی در آباده، نفر اول شدند و تا آخر، چنین ذهنی داشتند.

معمولا مسائل را تجزیه و تحلیل عقلانی می‌کردند و برای انجام کاری، مسائل را از هر جهت تحلیل و بررسی می‌کردند و در صورتی که به نتیجه منطقی و عقلانی می‌رسیدند اقدام می‌کردند.

خیلی درگیر استخاره نبودند. به کسانی که از ایشان طلب استخاره می‌کردند می‌فرمودند: کاری نکنیم که عقلانیت ما تعطیل شود. استخاره جای خودش را دارد و در یک موقعیت‌های خاص به خود است.

- حاجبی: بنده برای خواندن برخی از کتابها، حدود شش، هفت استاد عوض کردم تا اینکه خدمت حاج آقای مهندسی رسیدم و گمشده‌ام را در ایشان پیدا کردم. از لحاظ علمی بسیار مسلط بودند و مباحث را در خود هضم کرده بودند.

- رضانیا: ایشان در دوران دبیرستان، دوره مسیحیت را گذرانده بودند و کاملا آشنا با مسیحیت بودند و در آن زمان نامه‌های زیادی بین ایشان و بزرگان مسیحی رد و بدل شده است و آنها فکر می‌کردند ایشان گرایش به مسیحیت دارد و یا مسیحی است اما در نهایت، آخرین نامه ایشان به آنها این بود که من مسلمان محکم و واقعی هستم و فقط می‌خواستم از مسائل شما غافل نباشم.

- غرویان: درسهای ایشان در منزل و به شکل خصوصی برگزار می‌شد و تا همین اواخر در منزل بود که بعدا دو سه سال آخر به فیضیه تشریف آوردند.  

هم اتاقی بنده در «جامعة المصطفی العالمیه« که از اساتید خوب و مسلط آنجا هستند می‌گفتند که بنده کفایة الاصول آخوند خراسانی را در خدمت استاد مهندسی خوانده‌ام. یعنی مرحوم مهندسی از حیث علوم اسلامی از یک جامعیتی برخوردار بود که کمتر در افراد می‌بینیم. ایشان بالاترین کتب عرفان، فلسفه، اصول و فقه را تدریس می‌کردند.

* درباره حضور در مسائل اجتماعی و سیاسی چگونه بودند؟

- غرویان: از جهت حضور در مسائل اجتماعی، ایشان هر زمان که امام جمعه آباده نمی‌توانست به نماز جمعه برود، استاد مهندسی اقامه نماز جمعه می‌کردند و مردم آباده علاقه ویژه‌ای به استاد مهندسی داشتند و بسیار تقاضا داشتند که مزار ایشان در آباده باشد ولی مقدر این بود که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در همان حجره شهید مفتح مدفون شوند. 

ایشان به مسائل سیاسی و مسائل جامعه توجه داشتند ولی سیاسی کار نبودند و بین اینها فرق است. متوغل در مباحث عرفانی خود بودند و به فکر رشد روحی خود و جامعه بودند و اینها قابل الگوگیری است و باید از ایشان یاد بگیریم.

- رضانیا: گاهی در درس، به مسائل سیاسی می‌پرداختند و به زیبایی موارد را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دادند و بیان می‌کردند که الان ما در این شرایط چگونه موضع بگیریم و چگونه رفتار کنیم و به شدت تابع ولایت فقیه بودند. هم در زمان حضرت امام و هم در این زمان.

در مسائل سیاسی همیشه ما را به سوی ولایت فقیه سوق می‌دادند

- رضانیا: وقتی نام امام خمینی (ره) را می‌بردند یک حالت شعفی در ایشان ایجاد می‌شد و اخلاق و منش و رفتار و گفتار حضرت امام در ایشان بسیار موثر بود.

در زمان رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای هم همیشه ما را به این مساله سوق می‌دادند که اگر این محور را داشته باشید مطمئن باشید که منحرف نخواهید شد. 

و چنانکه گفتم می‌فرمودند نباید کاری کنیم که در قضاوت دچار بی عدالتی شویم و حقی ناحق شود و یا خدای نکرده مطالب ناحق و نادرست به مخالف خود بگوییم.

- حاجبی: درباره آیه 72 سوره فرقان «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً ؛ هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند.» ‌فرمودند: این آیه، تنها آیه اخلاقی نیست بلکه این آیه، آیه سیاسی است. آدم باید در سیاست برخورد کریمانه داشته باشد.

* در مورد عمل به علم و توصیه به عمل چگونه بودند؟

- رضانیا: استاد مهندسی اهل ریاضت شرعی بودند و می‌شود گفت ایشان هیچ استراحتی نداشت. گاهی نصف شب از تبلیغ بر می‌گشتند و صبح سر درس بودند و ما تعجب می‌کردیم که ایشان کی استراحت می‌کنند.

عالم واقعی کسی است که اهل عمل باشد. علمی که عمل نیاورد علم نیست و استاد مهندسی مصداق عالم عامل بود.

سر درس می‌فرمودند مواظب باشید که انباری از اصطلاحات نشوید. متحقق باشید نه محقق مفهومات.

یا می‌فرمودند عالم باشد و اگر عالم شدید عالم متحقق باشید نه عالم محقق. این اصطلاحات، فوقش تا دم مرگ است اما اگر متحقق شدید همیشه همراهتان خواهد بود. اگر متحقق نشدید انبار اصطلاحات در انسان حجاب ایجاد می‌کند و انسان فریب می‌خورد و فکر می‌کند واقعا به جایی رسیده است.

- غرویان: این دم مرگی که فرمودید یک خاطره‌ای به ذهنم آمد. روزهای اولی که ازدواج کرده بودم و به قم آمدیم وقت ملاقاتی از حضرت آیت الله جوادی آملی گرفتم که با خانم، خدمتشان برسیم تا یک ربع ما را نصیحت کنند.

رفتیم منزل ایشان و تشریف آوردند و همین جمله را ایشان فرمودند و گفتند: علمی تحصیل کنید که بتوانید با خودتان ببرید نه اینکه دم قبر آن علم با شما نیاید. بعد گفتند: علم همان تقوای باطنی است وگرنه این اصطلاحات، اواخر عمر از یاد انسان می‌رود. این همان معنای متحقق شدن است.

- حاجبی: سر درس در مورد شهید مطهری مطلبی فرمودند که بنده قسم جلاله می‌خورم که خودشان هم چنین بودند. گفتند: آقای مطهری بنده خدا بود یعنی بندِ به خدا بود. اگر آدم بندِ به خدا باشد کارهایش درست می‌شود.

می‌فرمودند اگر راست می‌گویید پیش مردم از ذکرهای صدا دار که لبها تکان می‌خورد نگویید، ذکر «لا اله الا الله» بگویید که لب‌ها هم تکان نمی‌خورد و کسی متوجه نمی‌شود. بعد می‌گفتند ذکری خوب است که مثل دارو باشد. شما وقتی رفتید پیش پزشک و او به شما قرص یا آمپولی تجویز کرد اگر بیایید و در منزل بنشینید و صد بار بگویید: قرص قرص. آیا نتیجه می‌دهد؟ ذکر باید چشیدنی باشد، باید عملی باشد، باید در تو اثر کند، باید بیماریهای نفسانی تو را درمان کند، ذکر باید تو را بالا ببرد.

به عمل بسیار تاکید می‌کردند. مثلا می‌فرمودند اگر کسی نماز شب نخواند مگر می‌تواند عارف شود.

* استاد مهندسی به سادات بسیار احترام می‌گذاشتند لطفا درباره نحوه عملکرد و احترام استاد به سادات مطالبی بفرمایید.

- حاجبی: به سادات و فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار احترام می‌گذاشتند، سر جلسه درس قبل از اینکه درس شروع شود اگر سیدی وارد می‌شد تمام قد بلند می‌شدند و طوری بلند می‌شدند که همه کلاس بلند می‌شد و اگر چند سید با فاصله وارد می‌شدند چندین بار این حالت تکرار می‌شد.

هیچگاه جلوتر از سادات از کلاس یا اتاق خارج نمی‌شدند و ابتدا همه سادات باید کلاس را ترک می‌کردند تا ایشان نیز کلاس را ترک کنند.

گاهی وقتها پایان کلاس، موقع اذان ظهر بود که نماز جماعت تشکیل می‌شد و ایشان یکی از سادات را امام جماعت می‌کردند و خودشان هم با دیگر شاگردانش به امام جماعت سید، اقتدا می‌کردند.

یکی از اساتید که سید هم هستند می‌گفتند در جلسات مذهبی که با استاد مهندسی بودیم ناگهان دست بنده و دیگر سادات را می‌بوسید و ما احساس شرمساری می‌کردیم و می‌گفتند روز قیامت شما اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها شهادت بدهید که من به شما سادات احترام گذاشتم.

استاد مهندسی با کودکان بسیار مهربان بود

- حاجبی: با کودکان خیلی مهربان بودند. یک بار پسرم را سر کلاس برده بودم. بعد از کلاس نزدیک به یک ربع با ایشان بازی کردند و برای من تعجب بود که من که پدر این بچه‌ام اینقدر حوصله بازی با بچه‌ام را ندارم اما ایشان، اینقدر با بچه مهربانی می‌کنند.

* ارادت و محبت استاد نسبت به امامان چگونه بود؟ 

- رضانیا: شناخت بسیار خوبی از انسان کامل داشتند و بحثهایی که مطرح می‌کردند درباره حجت، امام، خلیفة الله و ... بسیار عمیق بود.

نسبت به ائمه معصومین علیهم‌السلام به خصوص امام حسین علیه‌السلام به قدری ارادت داشتند که تا نام مبارک ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام برده می‌شد شروع به گریه می‌کردند و خیلی هم اشک می‌ریختند.

جلسه منظم روضه در منزلشان داشتند و با خود عهد کرده بودند ایامی خدمت امام رضا علیه‌السلام برسند و لذا ایامی را برای تبلیغ به مشهد الرضا مشرف می‌شدند و لذت می‌بردند که در محضر امام هستند.

ماجرای منزل و حجره شهید آیت‌الله مفتح 

- غرویان: یک نکته لطیف هم اینجا می‌شود بیان داشت و آن اینکه منزل استاد مهندسی،‌ سابقا منزل شهید آیت الله مفتح بود.

ایشان وقتی می‌خواستند این منزل را بخرند استخاره می‌کنند و سوره فتح آمده بود. (اذا جاء نصرالله و الفتح) منزل شهید مفتح را می‌خرند که کوچه هم کوچه شهید فتحی بود و جالب این است که در حجره شهید آیت الله مفتح هم دفن می‌شوند.

نگران شده بودم چرا بلایی بر من نازل نمی‌شود؟

- خانساری: از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: پیامبران شدیدتر از دیگران بلا می‌بینند و سپس کسانی که به پیامبران نزدیکترند و به همین ترتیب آنها که نزدیکترند بلا و آزمون بیشتری دارد. (اصول کافی، باب شدت ابتلاء مومن، حدیث اول) 

برخی از اساتید عرفان حوزه علمیه قم در مراسم تشییع جنازه استاد مهندسی نقل کردند که وقتی چند سال قبل در سفر تبلیغی استاد به کردستان، کتف استاد به خاطر تصادف شکست. ما به عیادت ایشان رفتیم. آنجا استاد مهندسی فرموده‌ بودند مدتی بود که برایم بلا نازل نشده بود و نگران شده بودم.

با خود می‌گفتم نکند از چشم خدا افتاده‌ایم که بلایی نداریم. تا اینکه این تصادف رخ داد و دلم آرام گرفت که الحمدلله از چشم خدا نیفتاده‌ام.

سفارش استاد مهندسی در آخرین جلسه درس خود

خانساری: در آخرین جلسه درس سال 90، بعد از اتمام کلاس فرمودند: اگر از دنیا رفتم دو چیز در حق من انجام دهید: یکی اینکه از خداوند متعال برایم طلب مغفرت کنید و دیگری اینکه به یکدیگر بگویید «مهندسی» محب و دوستدار اهل‌بیت علیهم‌السلام بود.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس